کنارم بمون2
برادرم مجبورم کرده با یکی از دوستاش ازدواج کنم.
اولا اینکه من دوست ندارم ازدواج کنم دوما اگر هم بخوام ازدواج کنم با کسی که دوسش دارم ازدواج میکنم نه کسی که از سر اجبار چسبوندنش بهم.
هر روز بهم میگه دوست دارم ولی من با این چیزا خر نمیشم.
هه نگا دوباره زنگ زد!بزار جواب بدم ببینم ایندفعه چی از جونم میخواد!!
من:چته کای؟؟؟
کای:سلام عشقم(ایشششش🤢🤢🤢حالم بد شد🤢)
من:برای بار صدم میگم،اینجوری صدام نکنننن.
کای:خب دوست دارم!!!
ادای فکر کردن رو در میارم و صدامو بچگونه میکنم:واقعا دوسم دالی؟؟؟؟؟
کای که معلومه خوشحال شده:معلومههههه من عاشقتمممم
دوباره صدامو جدی میکنم و خیلی خشک میگم:خب من دوست ندارم.
تلفونو قطع کردم.
آخیششش باید چند بار اینجوری کنم تا بالاخره دست از سرم برداره!
اولا اینکه من دوست ندارم ازدواج کنم دوما اگر هم بخوام ازدواج کنم با کسی که دوسش دارم ازدواج میکنم نه کسی که از سر اجبار چسبوندنش بهم.
هر روز بهم میگه دوست دارم ولی من با این چیزا خر نمیشم.
هه نگا دوباره زنگ زد!بزار جواب بدم ببینم ایندفعه چی از جونم میخواد!!
من:چته کای؟؟؟
کای:سلام عشقم(ایشششش🤢🤢🤢حالم بد شد🤢)
من:برای بار صدم میگم،اینجوری صدام نکنننن.
کای:خب دوست دارم!!!
ادای فکر کردن رو در میارم و صدامو بچگونه میکنم:واقعا دوسم دالی؟؟؟؟؟
کای که معلومه خوشحال شده:معلومههههه من عاشقتمممم
دوباره صدامو جدی میکنم و خیلی خشک میگم:خب من دوست ندارم.
تلفونو قطع کردم.
آخیششش باید چند بار اینجوری کنم تا بالاخره دست از سرم برداره!
۹.۶k
۲۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.