پابه پای کودکی هایم بیا

پابه پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
قاه قاه خنده ات راسازکن
باز هم باخنده ات اعجاز کن
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
یاپدر اسطوره ی دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
قصه های هرشب مادربزرگ
ماجرای بزبزقندی وگرگ
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
هرکسی رنگ خودش بیشیله بود
ثروت هربچه قدری تیله بود
ای شریک نان و گردو و پنیر
باز هم دستان دوستت را بگیر.
94/6/17
#my friends
دیدگاه ها (۱۵۷)

روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......چه خاطراتی که زنده نمی...

ﺟﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻎ اخ ﺟﻮن اﻣﺮوزﺗﻮﻟﺪﻣﻪ ﺗﻮﻟﺪم ﻣﺒﺎرک ﻫﻮ...

#خیلی قشنگه حتما بخونید....معلم پای تخته نوشت یک با یک برابر...

نوشته ای زیبا از یک بانوی ایرانیگاهی خسته می شوم؛از زن بودنم...

ما دهه شصتیا نسلی هستیم که درصورت بروز شیطنت بیش از حد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط