[بهترین قسمت این بود که پرده ها رو کشیدم و زنگ در را با پارچه ای کهنه پوشاندم و سه چهار روز تمام در تخت خاب ماندم.و بهتر از همه این بود که کسی اصلادلش برایم تنگ نشد]