part 7
part 7
سریع خودم رو عقب کشیدم و اشکام رو پاک کردم و
ا/ت من برای اتفاقات امروز متاسفم میدونی همیشه این نیست خب... چیزه....
کوکی:میخوای درباره ی اون بهم بگی
ا/ت اممم خب توی یه شرکت باهم کار میکردیم و بعدش باهم قرار گذاشتیم بعدش رای یه سفر کاری رفت امریکا و من رفتم فرودگاه و دیدم اون با یکی دیگه داره میره .......
کوکی:ااااا متاسفم
ا/ت تقصیر تو نیست که چرا متاسفی
گوشی کوک زنگ خورد ..
کوکی: بله هیونگ اره باشه الان میام
کوکی:من دیگه باید برم ممنون بابت شیر موز
ا/ت خجالت زدم نکن چیز خاصی نبود و همچنین ممنونم
کوکی:خب دیگه شب بخیر
ا/ت شب بخیر
وقتی کوک رفت نشستم روی مبل به میز خیره شدم و دیدم که کوکی کیف پولش رو جا گذاشته
رفتم از پنجره نگاه کردم و دیدم رفته حالا شمارش هم نداشتم و.....
فردا میرم کلینیک و شمارش رو میگیرم
صب روز بعد .....
منشی :سلام خانم خوش اومدید
ا/ت میشه یه کاری بکنی، شماره و ادرس کوکی رو بدی یعنی اقای جئون
منشی :اره یه لحظه صبر کن اها بیا این ادرس و اینم شماره
ا/ت ممنون
رفتم جلوی در خونه ی کوک و واوووو شبیه یه قصر بود در زدم ........
@Korea_drama123
سریع خودم رو عقب کشیدم و اشکام رو پاک کردم و
ا/ت من برای اتفاقات امروز متاسفم میدونی همیشه این نیست خب... چیزه....
کوکی:میخوای درباره ی اون بهم بگی
ا/ت اممم خب توی یه شرکت باهم کار میکردیم و بعدش باهم قرار گذاشتیم بعدش رای یه سفر کاری رفت امریکا و من رفتم فرودگاه و دیدم اون با یکی دیگه داره میره .......
کوکی:ااااا متاسفم
ا/ت تقصیر تو نیست که چرا متاسفی
گوشی کوک زنگ خورد ..
کوکی: بله هیونگ اره باشه الان میام
کوکی:من دیگه باید برم ممنون بابت شیر موز
ا/ت خجالت زدم نکن چیز خاصی نبود و همچنین ممنونم
کوکی:خب دیگه شب بخیر
ا/ت شب بخیر
وقتی کوک رفت نشستم روی مبل به میز خیره شدم و دیدم که کوکی کیف پولش رو جا گذاشته
رفتم از پنجره نگاه کردم و دیدم رفته حالا شمارش هم نداشتم و.....
فردا میرم کلینیک و شمارش رو میگیرم
صب روز بعد .....
منشی :سلام خانم خوش اومدید
ا/ت میشه یه کاری بکنی، شماره و ادرس کوکی رو بدی یعنی اقای جئون
منشی :اره یه لحظه صبر کن اها بیا این ادرس و اینم شماره
ا/ت ممنون
رفتم جلوی در خونه ی کوک و واوووو شبیه یه قصر بود در زدم ........
@Korea_drama123
۱۹۹.۳k
۰۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.