ارباب کوک p

ارباب کوک p11

ویو ات(میدونم خیلی ویو ات میزارم)

منو تهیونگ داشتیم باهم پنکیک درست میکردیم خیلی میخندیدیم کلا خیلی بهمون خوش میگذره خیلی پسر خوبی بودددددددددد
تهیونگ: اره داشتم میگفتم جین برامون اشپزی هم میکنه اون ظرفایی که تو کابینتای اون طرف اصلا نزدیک نشو خیلی حساسه
ات: حتما اشپز حرفه ای
تهیونگ: خیلی
کوک: میبینم که باهم گرم گرفتین

جونگکوک بازم با اخم وارد شد
ات: اهه خسته نشدی انقدر اخم میکنی
جونگکوک: هوم من پنکیک دوس دارم سریع تر اماده کنین گرسنمه
جونگکوک رفت
ات: سریع تر اماده کنین گرسنمه(مثلا اداشو در اورد)
تهیونگ:(خنده)
زنگ در رو زدن
ات: تروخدااااا یکی از اعضای باندتون باشههههههه
تهیونگ: پس تو اینجا باش تا من برم ببینم کیه نیای
ات: باوش
تهیونگ: کیوت
ات:(خنده ای از سر خجالت)
ویو تهیونگ
رفتم درو باز کردم به به سلام داداش
دیدگاه ها (۷)

ارباب کوک p12ویو تهیونگتهیونگ: به به سلام داداشجین: سلام بر ...

ارباب کوک p13ویو اتالان یه ربع که جین بود اسمش فک کنم تو اتا...

#سناریو وقتی بهش میگی گوشیتو بده ببینمنامجون: یعنی انقدر بهم...

پارت ۱۶

فصل دوم رمان برادر های ناتنی من پارت اول: بعد از اون شب ات ح...

پارت⁵برگشتم که با ارباب مواجه شدمکوک. چرا نخوابیدیآ.ت.خوابم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط