روز میلاد تو بود...
روز میلاد تو بود...
لای یک پارچه آرامآرام،
مادرم کادوی خود را پیچید
جعبهی کادوی او رنگی بود
قرمز و سبز و سفید...
بعد آهسته گرفت این دم را:
«یوسف فاطمه از ما بپذیر این کم را
روز و شب یاد تو در خانهی ماست
پسرم نذر شماست...»
✍🏻 س.بابایی
#نیمه_شعبان
#آرمان_عزیز 🌹
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
لای یک پارچه آرامآرام،
مادرم کادوی خود را پیچید
جعبهی کادوی او رنگی بود
قرمز و سبز و سفید...
بعد آهسته گرفت این دم را:
«یوسف فاطمه از ما بپذیر این کم را
روز و شب یاد تو در خانهی ماست
پسرم نذر شماست...»
✍🏻 س.بابایی
#نیمه_شعبان
#آرمان_عزیز 🌹
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
۱.۳k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.