تو دوستم داری و من هم دوستت دارم

تو دوستم داری و من هم دوستت دارم
این را کجا پنهان کنم؟ چشم همه شور است
گفتم اگر تقدیر برگردد چه خواهد شد
گفتم اگر روزی تورا... گفتی بلا دور است

عطر تو می پیچد، تمام شهر می پیچد
می ترسم و آن ترس بویی آشنا دارد
می ترسد از هر کوه، هر گردنه، هر پیچ
سرکاروانِ کاروانی که طلا دارد

تنها تورا دارم توهم تنها مرا داری
روح منی و روح من در تن نمی ماند
اما نمیخواهم به بعد از تو بیندیشم
بعد از تویی دیگر برای من نمی ماند

بعد از تو هیچ انگیزه ای در شعر گفتن نیست
بعد از تو دیگر نامی از من نیست دختر جان!
یاسر فقط یک مرد در آغاز اسلام است!
یاسر فقط نام خیابانی ست در تهران!

الحمدلله الذّی... وقتی تورا دارم
یک وصله ی بی رنگ بر مویم نمی چسبد
آنقدر خوشبختم که در این روزها دیگر
هر چه خدا را شکر می گویم نمی چسبد...


تو دوستم داری و من هم... بیشتر حتی...

#یاسر_قنبرلو
دیدگاه ها (۱)

بانوی شکار دست کم میگیریمن جان دهم آهسته توهم میمیری...

عاشقتمشب بخیر

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

عشق غیر منتظره پارت14 ( خودم قاطی کردم)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط