آسیمه سر رسیدی ، از غربت بیابان/ دل خسته دیدمت از آوار خیس باران/ وا مانده در تبی گنگــ ، ناگه به من رسیدی/ من خود شکسته از خود، در فصل ناامیدی/ در برکه ی دو چشمت نه گریه و نه خنده/ گم کرده راه شب را، سرگشته چون پرنده ..
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.