روزی که پیدایت کنم در آغوش میگیرمت میخواهم تنها بوی

روزی که پیدایت کنم... در آغوش میگیرمت... میخواهم تنها بویت را گوش کنم و عاشقانه هایم را به مشامت برسانم... آنقدر از تنهایی مینویسم، تا زمانی که پیدایت کردم، بدانی که در تنهایی هایم تنها خدای تنها بود و منِ تنها... آن روز طولانی ترین سجده عشق را در پیشگاه خدای مهربانم به عمل می رسانم تا جهان ار عشقم مست شوند... آن روز هست که جهان از عشقمان مست میشوند... آن روز همان معراج من است...
دیدگاه ها (۱)

از پشتِ این شیشه عاشق شدم یک روزاز پشتِ این شیشه دیدم که رفت...

چه می خواهی تو از جانم، که جز عشقت نمی دانمچنانم کرده ای عاش...

♥ عشقهمین خنده های ساده توستوقتیبا تمام غصه هایتمی خندیتا از...

آمدی جانم به قربانت بیا اول بغلشعر گفتی از لبم هم مثنوی و هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط