اش میشد که شبی عقده ی دل باز کنم

كاش میشد که شبی عقده ی دل  باز کنم
غم ِ دوری ِ تو را بر لب ِ خود ساز کنم

تکیه بر شانه ی دیوار زنم با دل ِ خون
در خیالات خودم چشم ِ تورا ناز کنم

غم دل ، جسم و روان را  بکشاند به قفس
بال ِ  پرواز کجا هست که پرواز  کنم...؟

همنشین ِدل تنگم شده یک بغض ِ کبود
ناله را از سرخط باز هم آغاز کنم

روح و جسمم همه در گیر خیالت شده است
روز و شب یاد ِ تو ای دلبر ِ طناز کنم

نغمه عشق تو را  دل به چه سازی بزند ؟
بی تو دل را نتوانم دل ِ دلباز کنم

قلمَم هم ننوشت از غم جانسوز دلم
به چه نحوی غم دل را به تو ابراز کنم!؟

لحظه ی راندن ِ من از دل ِ خود  یادت هست! ؟
چه کسی را پس از این جای تو همراز کنم

پشت این پنجره در راز و نیازم همه شب
تا که با سجده ی درگاه تو اعجاز  کنم
دیدگاه ها (۰)

💚💫الـــهــــی..⚪️💫ای نفست هم نفس ِ"بی‌کسان"💚💫جز تو کسی نیست ...

سلام آقای لطف و کرامت !میدانی این روزها چقدر دلم هوای حریمتا...

خدای خوبم🙏 شکر که امروز هم گذشت ‌، در کنار نگاه مهربانت ، در...

‌ ﷽            🌕تلنگرخداوند نمی‌پرسد .....چه ماشینی سوار می ...

گرچه دل کوچکت غمِ بسیار دارد،اما تو با غم هم زیبایی...💫#ستار...

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط