روزی به دلبری نظری کرد چشم من

روزی به دلبری نظٖری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد

عشق آمد آن چنان به دلم در زد آتشی
کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد

#سعدی
دیدگاه ها (۲)

ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطربر من منگر تاب نگاه تو ن...

اینڪه در قلب منی تڪرار میخواهد مگر؟عاشق باران شدن اسرار میخو...

اونجا که #علی_مقیمی میگه:َهوای پَر زدنم هست و شور و حالی نیس...

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم بیمارت هزارا...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط