صبح

صبح
حادثه چشمان توست
و لبخندی که
با نور اتفاق می افتد
و در من شعری شروع می شود
به وسعت « دوستت دارم » های ناگهانی
#مریم_قلی_پور
#deep-feeling
دیدگاه ها (۵)

چقدر خوشبختم !میتوانم عکس سیاه و سفید تو را ببوسم و باورکنمک...

خودم را به تخت بستم تا ...تو را ترک کنم ؛به خواب تو عادت کرد...

از خواب خسته ام .به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم ؛چیزی شبیه ...

بیراهه رفته بودم آن شب دستم را گرفته بود و می کشید زین بعد ه...

خدای مهرباندستانم به سوی توستنگاهم به مهربانی و کرم توستبا ت...

آن قدر دوستت دارم ...که یادم نمی آید از کجا شروع شد...داستان...

◦𝄞🧡"به نام خدایی که، بر جانِ عاشق، سلام است"حوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط