ای صبح دمت گرم چقدر ناز و قشنگی

ای صبح دمت گرم چقدر ناز و قشنگی
الحق که صفا بخش دل خسته ی تنگی

گر کینه ای از من به دل نازتو افتاد
این گونه مپندار بود لکه ی ننگی

با لطف الهی بنما روز خود آغاز
بنگر همه ی عمر چقد ر شوخی و شنگی

بر دوش منه بار غم و رنج فراوان
گر مرد خردمندی و چالاک و زرنگی

خوش خلق و نکو باش تو با خلق خداوند
تا ننگرم آن روز به دعوایی و جنگی

یارب تو در این صبح دل افروز مدد کن
تا نرم بسازم به تبسم دل سنگی

هر روز که خواهی کنی آغاز خداداد
از جان بگو ای صبح دل افروز قشنگی

سلام صبحتون بخیر.... ارامش مهمان
همیشگی دلهایتان.... ️ ااااامین
دیدگاه ها (۲۷)

این‌شعله‌های شعر،این‌حرف‌های داغ،غیر از شرار آتش پنهان خلق چ...

‌ وای از آن روزی که ما، "دل" را به "دنیا" باختیمخانه مان را،...

باران جان تولدت مبارک ازخدا بهترین هارو برات خواهانم گل مهرب...

مذکر عزیز:" مرد " باشزمین به مردبودنت نیاز دارهمردباش نه فقط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط