عاشق که شدم ز حس و حالم گفتم
عاشق که شدم ز حس و حالم گفتم
از دیدن دلخوشی به فالم گفتم
همراه بهار چون رسیدی با عشق
از برکت روز و ماه و سالم گفتم
در کار دلم تمام مردم ماندند
وقتی که چنین ز قیل و قالم گفتم
هر بار که دیدمت به این زیبایی
از هیبت عشق خوش جمالم گفتم
یک باره مرا به اوج خوشبختی برد
شعری که به امید وصالم گفتم
خواندی چو به وقت امدن شعرم را
از پاسخ دل به هر سوالم گفتم
شیدا شدم از وفای عهدت جانا
از عشق قشنگ و بی زوالم گفتم
از دیدن دلخوشی به فالم گفتم
همراه بهار چون رسیدی با عشق
از برکت روز و ماه و سالم گفتم
در کار دلم تمام مردم ماندند
وقتی که چنین ز قیل و قالم گفتم
هر بار که دیدمت به این زیبایی
از هیبت عشق خوش جمالم گفتم
یک باره مرا به اوج خوشبختی برد
شعری که به امید وصالم گفتم
خواندی چو به وقت امدن شعرم را
از پاسخ دل به هر سوالم گفتم
شیدا شدم از وفای عهدت جانا
از عشق قشنگ و بی زوالم گفتم
- ۴۵۹
- ۱۵ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط