حالا که دیگر دستم به آغوشت نمی رسد

حالا که دیگر دستم به آغوشت نمی رسد
و بوسیدنت موکول شده
به تمامی روزهای نیامده..
حالا که هر چه دریا و اقیانوس را
از نقشه جهان پاک کردی
مبادا غرق شوم در رویایت
باید اسمم را
در کتاب گینس ثبت کنم
تا همه بدانند
- زنی
با سنگین ترین بار دلتنگی
روی شانه هایش -
تو را دوست میداشت
میبینی
عشق همیشه
جاودانگی می آورد
دیدگاه ها (۲)

ایشون بهنوش بختیاری هستند که گفتند خوب شد که گوشت گرون شد و ...

وقتی تو را دوست می دارمبارانی سبز می بارمبارانی آبیبارانی سر...

دلتنگی یعنیخیابانی شلوغ پر از همه آنهاکه شبیه تو اندمثل ساعت...

خدایا حالمان را تڪان بدہ خیلے وقت است دلخوشے هایمان تـہ نشین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط