دلتنگی یعنی

دلتنگی یعنی
خیابانی شلوغ پر از همه آنها
که شبیه تو اند
مثل ساعتی که سازش کوک نیست
و هیچ منتظری نگاهش نمی کند
چیزی شبیه پیانو های بعد از ظهر
در کافه هایی که میزی در آن تنها نیست
و صدای خنده های تو
تنها صدایی است
که باورش نمی کنم
عشق های کوبیسم از در و دیوار شهر
بالا می روند
و دوست داشتن های مدرن
تلخ تر از همیشه اند
این جا ثانیه ها وقت کم می آورند
دلتنگی یعنی
دوست داشتن ات
مثل رویایی میان این خواب ها
انگار دیر تر از هرگز...
دیدگاه ها (۱)

حالا که دیگر دستم به آغوشت نمی رسدو بوسیدنت موکول شدهبه تمام...

ایشون بهنوش بختیاری هستند که گفتند خوب شد که گوشت گرون شد و ...

خدایا حالمان را تڪان بدہ خیلے وقت است دلخوشے هایمان تـہ نشین...

خوب خوبم ؛ تا تو در حوالے احوالم پرسـہ میزنے !

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

#رویای #جوانی #پارت-۶خیلی عصابم خورد شد . یونگی اومد و گفت :...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط