بی تو هیچ بهاری

بی تو هیچ بهاری
به سرزمین من قدم نخواهد گذاشت
هیچ پرنده ای
آواز شادی سَر نخواهد داد
و هیچ شاخه ای
جوانه نخواهد داشت
بی تو باد گیج می شود
باران دق می کند
و زمین از هر چه خوشبختیست
تهی خواهد شد
بی تو دلتنگی قوت هر روزه می شود
و در جغرافیای تن من
همه چیز از سرما یخ میزند
دیدگاه ها (۲)

بی تو روزها هم ادامه ی شبند ...و از تکرار این اندوههیچ ستار...

زلف کج بر چهره ی خوبان قیامت می کنددر مقام خود بود از راست ب...

هر چه کردی با دلم را شعر کردم، روزِ حشردفترِ اشعارِ ما، خود ...

خوش به حال دل فرهاد که در مدت عمرمزه‌ی تلخ‌ترین خاطره‌اش شیر...

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط