گفت و گو های شبانه با کودک درون
گفت و گو های شبانه با کودک درون
اون : چقدر این پا و اون پا می کنی برو تووووو
من: اخه استرس دارم !!!
اون: واسه چی استرس تو که همیشه تنها می اومدی
من : آره اما شرایط الان فرق داره
اون: ارغوان تو مستقل بودی چرا شبیه بچه ها شدی
من: اخه نمی دونم پشت اون در چه خبره حس می کنم هیچ کس رو نمی شناسم
اون : قوی باش اون پشتته حتی اگه نباشه
من : دلم بهش گرمه اما ...
اون : دیگه اما نداره نمی فهمم چرا می ترسی
من : وقتی که نیست انگار دنیا یه چیزی کم داره
اون : وقتی که نیست؟
من : آره وقتی که نیست
اون : چند لحظه ساکت باش
من: خب ؟
اون : صدای قلبت و گوش کن
من : .....
اون :.....
من : ....
اون :......
دستم و گذاشتم رو دستگیره در و وارد سالن شدم تو که تو قلبمی یه کوه پشتمه
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
اون : چقدر این پا و اون پا می کنی برو تووووو
من: اخه استرس دارم !!!
اون: واسه چی استرس تو که همیشه تنها می اومدی
من : آره اما شرایط الان فرق داره
اون: ارغوان تو مستقل بودی چرا شبیه بچه ها شدی
من: اخه نمی دونم پشت اون در چه خبره حس می کنم هیچ کس رو نمی شناسم
اون : قوی باش اون پشتته حتی اگه نباشه
من : دلم بهش گرمه اما ...
اون : دیگه اما نداره نمی فهمم چرا می ترسی
من : وقتی که نیست انگار دنیا یه چیزی کم داره
اون : وقتی که نیست؟
من : آره وقتی که نیست
اون : چند لحظه ساکت باش
من: خب ؟
اون : صدای قلبت و گوش کن
من : .....
اون :.....
من : ....
اون :......
دستم و گذاشتم رو دستگیره در و وارد سالن شدم تو که تو قلبمی یه کوه پشتمه
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
۱۳.۷k
۰۹ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.