توی اتاقت... روی تختت... هی دمر باشی
توی اتاقت... روی تختت... هی دمر باشی
درخاطرات زنده ات هی غوطه ور باشی
سردرد روی بالشت با تو بخوابد باز
با این همه دنبال نوعی دردسر باشی
یادت بیفتد... نه... نمی افتد... نمی افتد
یادش بیفتی در خودت دنبال شر باشی
با شعر هایت عشق بازی را بیاموزد
در خلوتت حالی کنی! -صاحب اثر باشی-
عشق آسمانی باشد و او هم خدا باشد-
در چشم تو، در چشم او جنس بشر باشی
یک عمر مریخی بچرخی دور افکارش
دور ونوس چشمهایش هی قمر باشی
او هی نباشد... هی نباشد... هی نباشد... هی
تو هی بمانی... هی بمانی... آنقدرباشی
تا از نگاهش هی بیفتی... هی بیفتی... تا
توی اتاقت، روی تختت، هی دمر باشی
باور کنی یک بار دیگر حرف هایش را
یک بار دیگر با کمال میل خر باشی
برخیزی از تختت، ببرّی خاطراتت را
فکر فرار از فکرها، دنبال در باشی
سخت است باران هم ببارد، چتر برداری
پای پیاده، رو به دریا، یک نفر باشی
#محسن_انشایی
درخاطرات زنده ات هی غوطه ور باشی
سردرد روی بالشت با تو بخوابد باز
با این همه دنبال نوعی دردسر باشی
یادت بیفتد... نه... نمی افتد... نمی افتد
یادش بیفتی در خودت دنبال شر باشی
با شعر هایت عشق بازی را بیاموزد
در خلوتت حالی کنی! -صاحب اثر باشی-
عشق آسمانی باشد و او هم خدا باشد-
در چشم تو، در چشم او جنس بشر باشی
یک عمر مریخی بچرخی دور افکارش
دور ونوس چشمهایش هی قمر باشی
او هی نباشد... هی نباشد... هی نباشد... هی
تو هی بمانی... هی بمانی... آنقدرباشی
تا از نگاهش هی بیفتی... هی بیفتی... تا
توی اتاقت، روی تختت، هی دمر باشی
باور کنی یک بار دیگر حرف هایش را
یک بار دیگر با کمال میل خر باشی
برخیزی از تختت، ببرّی خاطراتت را
فکر فرار از فکرها، دنبال در باشی
سخت است باران هم ببارد، چتر برداری
پای پیاده، رو به دریا، یک نفر باشی
#محسن_انشایی
۱.۵k
۲۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.