با من بمان که عشق مرا مبتلا کند

با من بمان که عشق مرا مبتلا کند
با درد های خویش مرا آشنا کند

تا شعر های خسته ی من بار دیگری
از ساحل نگاه تو شوری به پا کند

دریا ! بمان که ماهی قلبم در آب عشق
تا آب عمر هست بماند ، شنا کند

بیرون بریز موی خودت را ،نترس نیست
جز من کسی که پیچش زلف تو وا کند

ای عشق ! ای نسیم خوش بی قراری ام
باشد از آن من بشوی تو _خدا کند_!

باشد همیشه خاطر مهمان نواز تو
پیراهن خیال مرا جا به جا کند

آدم نمی شوم مگر از سیب گونه ات
لب بوسه ای بچیند و دردی دوا کند

با من سرود عشق بخوان بی قرار باش
#پاییز رفته است بیا و بهار باش❤
دیدگاه ها (۱)

به قد و هیکلت نگاه نکنبا بیست و چند سال سنو تمام آن " آقا" ه...

آمدی لیلا.....ولی دیر آمدیدلخوشی ها رفته، دلگیر آمدیآمدی لیل...

واقعیت اینه کهاگه صد نفــر هم تو زندگیِ آدم بیادُ بـرههمیشه ...

به امید آن روز،که هیچگاه احساس شکستما را از ادامه دادن این ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط