باید باور کرد که ضروری نبودم دوست داشتم ضروری باشم دلم

باید باور کرد که ضروری نبودم ؛ دوست داشتم ضروری باشم، دلم می‌خواست برای چیزی یا کسی ضروری باشم. نبودم.......
‌‏
ژان پل سارتر
دیدگاه ها (۱)

به خودم گفتم اون که دیگه گذاشته رفته، حسرت چیو داری میخوری؟ ...

من می توانستم باغبان فوق العاده ای شوم. از آن ها که دست هایش...

یه وقتایی برگرد...واسه جبرانواسه تلافیواسه اینکه بفهمونی،خیل...

من از خودم بابت انرژی هایی که واسه آدمایبی مصرف زندگیم گذاشت...

به او گفتم تو مرا دوست نداری، هیچوقت دوست نداشتی. جواب داد: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط