پرسیدم حالت چطوره
پرسیدم: حالت چطوره؟!
گفت: بهترم!
دستامو به نشونه امیدواری گذاشتم روهم و گفتم: به امید اونروزی که بگی خوبم!
به حالت دستآم پوزخند زد و گفت: میدونی بچه، آدمآ وقتی زخم میخورن و حالشون بد میشه، هیچوقت خوب نمیشن!
فقط بهتر
و بهترتر
و بهترترتر... میشن!
زخمِ رو دستت رو میبینی؟!
شیش سالت که بود با چاقو بریدیش...یآدمه!
بیست سال گذشته...دیگه خون نمیآد، درد نمیکنه اما جآش رو دستت مونده هنوز!
ملتفتی چی میخوآم بگم؟!
جآیِ زخم هآ فقط بهتر میشه...خوب و محو نه!
مگر معجزه که سالهاست تو سیاه قرنمون مُرده!
گفت: بهترم!
دستامو به نشونه امیدواری گذاشتم روهم و گفتم: به امید اونروزی که بگی خوبم!
به حالت دستآم پوزخند زد و گفت: میدونی بچه، آدمآ وقتی زخم میخورن و حالشون بد میشه، هیچوقت خوب نمیشن!
فقط بهتر
و بهترتر
و بهترترتر... میشن!
زخمِ رو دستت رو میبینی؟!
شیش سالت که بود با چاقو بریدیش...یآدمه!
بیست سال گذشته...دیگه خون نمیآد، درد نمیکنه اما جآش رو دستت مونده هنوز!
ملتفتی چی میخوآم بگم؟!
جآیِ زخم هآ فقط بهتر میشه...خوب و محو نه!
مگر معجزه که سالهاست تو سیاه قرنمون مُرده!
- ۲.۹k
- ۲۸ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط