ویو جیا

ویو جیا
نا امید بقل این گود زیلا نشسته بودم‌که هر دقیه یکی ی مهمونا اضافه میشد صدای جمعیت زیاد میشد
یدفعه اون یکی گود زیلا از پله هاا داش میومد پاایین
این دوتا عبر کراشننن یا چی؟
با شتاب پاشدم بدو عم سمتش
که جونگ کوک دستمو گرفت کشون بقل خودشو
کوک: بتمرک سر جاتت
جیا: اینجا جای من( اروم)... منهه یا بقلتووو( داد
کوک گزاتتتم بقل دستشو
کوک: بشین سر جاتت
تهیونگ امد سمتمون
با اخم ب جلوم خیره بودم
ته: این چشه( رو ب کوک
کوک: لج لجبازی
تهیونگ دستشو برد تو موهامو تکون داد
ته: پس حقته
بد امد بقلم نشست
بین دو عدد گود زیلا
کوک: در جریانی تولدته
جیا: مثلا
کوک: چی
جیا: یادت رف ی مثلاا تولدته
کو: هر چی تو بگی
بد ۴۵ دقیه مهمونا کامل امده بودن یدفعه کل برقا خاموش شد و نیشه گف فقط چند تا نورای رنگی بود برا دیدن اطراف بیشتر پارتیه تا تولد
دیدگاه ها (۶)

ویو جیا جیا: تکلیفم چیهته: چیجیا: باید تا اخر اینجا بشینم؟ته...

وی ته _: هر چی میخوای بگو ...امد بقلم‌نشست و پاشو رو هم اندا...

ویو جیا جوونن کی فک میکرد سر پرستام ب این جذابی باشن ؟فک کنم...

ویو جیا ی دسته چرم بود ولی خیلی شیک و ناز بود جیا : این چیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط