شعر و شاعری را بی خیال

شعر و شاعری را بی خیال


اینبار که به دنیا آمدم ...

گره ی روسری ات می شوم

من هی ...

و به هر بهانه ای

خودم را وا می کنم از سرت

و تو محکمتر از قبل ...

گره ام میزنی پیش خودت


#حمید جدیدی
دیدگاه ها (۲)

ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﺧﯿﺲ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻧﯿﺴﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﭘﺎﯾﯿ...

ﺭﯾﺘﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣ...

من از نهایت شب حرف می زنممن از نهایت تاریکیو از نهایت شب حرف...

مگو شرط دوام دوستی دوری ست،باور کنهمین یک اشتباه از آشنا،بیگ...

‍این روزها عجیب دل تنگ می شوم و من این دلتنگی را عاشقانه به ...

فیلیکس: چیییییییییی؟؟؟؟( چشماش خون شد)ات: هی اروم باش همین ک...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط