هزار حرف نگفته که در دهانم ماند
هزار حرف نگفته که در دهانم ماند
هزار جمله که از تو نوک زبانم ماند
چه شعرها که نوشتم چه شعرها که رها...
چه شهد و قهوهی تلخی که در لبانم ماند
اگر چه زخم زبان را نمیشود دیدش
چه زخمهای عمیقی که در نهانم ماند
همیشه از تو شنیدم که دوستم داری؟
همیشه جغد نگاهت در آسمانم ماند
غزل شدم که تو گاهی غزال من باشی
دو تیر در پی آهو که در کمانم ماند
غزل شدم که خودم را دوباره گریه کنم
دو تکه ابر سیاهی که در جهانم ماند
نشد که شربت عشقی بنوشم از دستت
شکسته شیشهی عمری که از زمانم ماند
برای از تو نوشتن غزل شدم اما
هزار حرف نگفته که در دهانم ماند
به مابپیوندید✨💕
هزار جمله که از تو نوک زبانم ماند
چه شعرها که نوشتم چه شعرها که رها...
چه شهد و قهوهی تلخی که در لبانم ماند
اگر چه زخم زبان را نمیشود دیدش
چه زخمهای عمیقی که در نهانم ماند
همیشه از تو شنیدم که دوستم داری؟
همیشه جغد نگاهت در آسمانم ماند
غزل شدم که تو گاهی غزال من باشی
دو تیر در پی آهو که در کمانم ماند
غزل شدم که خودم را دوباره گریه کنم
دو تکه ابر سیاهی که در جهانم ماند
نشد که شربت عشقی بنوشم از دستت
شکسته شیشهی عمری که از زمانم ماند
برای از تو نوشتن غزل شدم اما
هزار حرف نگفته که در دهانم ماند
به مابپیوندید✨💕
- ۲۰۸
- ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط