دلم غمگین از هجر تو و تو خوب میدانی

...
دلم غمگین از هجر تو‌ و تو خوب می‌دانی
تودردم رادورن چهره‌ام همواره می‌خوانی

ولی‌این‌دردمن‌جز‌غصه یک‌معشوقه‌کم دارد
که‌گویی‌ساحری‌جادوش‌کرده‌ هیچ می‌دانی

بیا امشب به‌رقص‌خود مراباشور همره کن
بیفشان زلف‌ را، بگشا دل غمگین وحیرانی

تو‌گویی‌خط‌ ابرویت مرامجنون خود کرده
بیا بنشین و سازی‌ کن گره بگشا ز پیشانی

خداوندا تو‌ معبودی‌ و در من‌‌ عشق بنهادی
ولی‌معشوقه‌‌رسوا کرده‌‌دل‌‌گویا تو می‌دانی

دلم‌چون‌موج‌طوفانی‌ وغرقم‌کرده چشم‌ تو
مزن‌بر این‌تن‌عریان‌چوب‌، با دست طوفانی

چه‌بی‌رحم‌است‌ این‌دنیا، دلم‌تنها و پر غوغا
چه‌آسان‌می‌روی‌بی‌ما،عجب‌آسوده‌ وجدانی

«ندا»دردتوسنگین‌است شبی‌پرغصه وخالی
حذرکن از چنین معشوقه‌ بی‌مهر و عدوانی
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۶)

...تو پر از خاطره‌ای گرم و تو‌ رویای منیدر شبم شاعره‌ی مست و...

...باتو وباران وچشمت خوش قراری داشتمدر خیالت شاد بودم ، شور ...

...تا کی به تمنای تو معشوق بسوزم زانو به‌ بغل گیرم و ...

...ای که نیستی از تمام تو خاطری است مراپاییزبگذرد و‌زمستان‌،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط