پارت 4 فیک تهیونگ
پارت 4 فیک تهیونگ
18 سال بعد
(بچه ها یادم نمیاد اسم بچه ی ات پسره چی بود😂 پس الان ی اسم دیگه میگم)
ات، جاناتانننننن (اسم پسر ات)
جاناتان، اومدمممممم
ات ویو
تو این 18 سال من اصلا تهیونگ و ندیدم و خبری اصلا ازش ندارم و اینکه من ی شرکت بزرگ راه انداختم که برندم خیلی معروفه و من خیلی پول دارم دخترمم پیدا نکردم هیی حالا بگذریم
جاناتان، مامان من دیگه میرم خدافظ دانشگاه دیر شد
ات، باشه خدافظ
جاناتان، از خونه اومدم بیرون من ماشین دارم اما چون دانشگاه نزدیک خونس پیاده میرم میام
تهیونگ، سوهییییی هی پاشو دیگه باید بری دانشگاه
سوهی (اسم دختر ات،
نکته، اسم سوهی رو آوردم چون کمبود اسم بود فکر دیگه نکنید😁)
سوهی، آیشششششش چرا باید برم ولش
تهیونگ، هی بچه دلت کتک میخاد
سوهی، من دیگه آدت کردم بهرحال برو بیرون الان حاضر میشم میرم دانشگاه آوار مرگم
تهیونگ، باشه
تهیونگ ویو
خوب درسته سوهی دختر خود منه من 18 سال پیش دختر خودم و از ات دزدیدم و از 9 سالگی باهاش رزمی کار کردم و قشنگ ی دختر وحشی پرورشش دادم😏 درس آماده هس که ی مافیای بزرگ بشه درسته الانم مافیاس اما دیگه وقتشه بزرگ ترین مافیای جهان بشه
سوهی، از خواب نازنینم پاشدم رفتم ی دوش گرفتم اومدم موهام و خوش کردم موهام چون کوتاه بود سریع خوشک شد رفتم ی چی پوشیدم(عکسش رو میزارم) چتری هام درس کردم و عطرمم زدم رفتم پایین یچی کوفت کردم رفتم سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم
رسیدم رفتم سمت دفتر مدیر در زدم و رفتم تو
مدیر، اوه خانم کیم سوه بفرمایید بشینین
سوهی، حوصله ندارم بگو کلاس کدومه
مدیر، بله کلاس 13 A
سوهی، بدون هیچ حرفی رفتم بیرون داشتم دنبال کلاس میگشتم که......
اینم تموم شد امید وارم خوشتون بیاد دستم شکست😂 بحر حال ی کامنتی هم بزارین انرژی بگیرم😂💚💚
18 سال بعد
(بچه ها یادم نمیاد اسم بچه ی ات پسره چی بود😂 پس الان ی اسم دیگه میگم)
ات، جاناتانننننن (اسم پسر ات)
جاناتان، اومدمممممم
ات ویو
تو این 18 سال من اصلا تهیونگ و ندیدم و خبری اصلا ازش ندارم و اینکه من ی شرکت بزرگ راه انداختم که برندم خیلی معروفه و من خیلی پول دارم دخترمم پیدا نکردم هیی حالا بگذریم
جاناتان، مامان من دیگه میرم خدافظ دانشگاه دیر شد
ات، باشه خدافظ
جاناتان، از خونه اومدم بیرون من ماشین دارم اما چون دانشگاه نزدیک خونس پیاده میرم میام
تهیونگ، سوهییییی هی پاشو دیگه باید بری دانشگاه
سوهی (اسم دختر ات،
نکته، اسم سوهی رو آوردم چون کمبود اسم بود فکر دیگه نکنید😁)
سوهی، آیشششششش چرا باید برم ولش
تهیونگ، هی بچه دلت کتک میخاد
سوهی، من دیگه آدت کردم بهرحال برو بیرون الان حاضر میشم میرم دانشگاه آوار مرگم
تهیونگ، باشه
تهیونگ ویو
خوب درسته سوهی دختر خود منه من 18 سال پیش دختر خودم و از ات دزدیدم و از 9 سالگی باهاش رزمی کار کردم و قشنگ ی دختر وحشی پرورشش دادم😏 درس آماده هس که ی مافیای بزرگ بشه درسته الانم مافیاس اما دیگه وقتشه بزرگ ترین مافیای جهان بشه
سوهی، از خواب نازنینم پاشدم رفتم ی دوش گرفتم اومدم موهام و خوش کردم موهام چون کوتاه بود سریع خوشک شد رفتم ی چی پوشیدم(عکسش رو میزارم) چتری هام درس کردم و عطرمم زدم رفتم پایین یچی کوفت کردم رفتم سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم
رسیدم رفتم سمت دفتر مدیر در زدم و رفتم تو
مدیر، اوه خانم کیم سوه بفرمایید بشینین
سوهی، حوصله ندارم بگو کلاس کدومه
مدیر، بله کلاس 13 A
سوهی، بدون هیچ حرفی رفتم بیرون داشتم دنبال کلاس میگشتم که......
اینم تموم شد امید وارم خوشتون بیاد دستم شکست😂 بحر حال ی کامنتی هم بزارین انرژی بگیرم😂💚💚
۸.۲k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.