ازش پرسیدم این زخما کی خوب میشن

ازش پرسیدم: این زخما کی خوب میشن؟
گفت: نخواه که خوب بشن، بخواه که همراهت بشن.
گفتم: یعنی تا ابد باید به تن بکشم این زخمارو؟
گفت: این زخما یه مرزن .. مرز بین چیزی که بودی و چیزی که شدی.
این مرزو باید همیشه حفظ کنی توو از این به بعد زندگیت، توو انتخاب‌هایی که خواهی داشت،
توو رابطه ات با آدم‌ها.
به مرور می‌بینی این زخم‌ها برات قابل درک میشن انقدر که دیگه دردت نمیاد؛
اینجاست که دیگه میشن برات یه جای زخم، نه خود زخم ..میشن یادگاری.. میشن تجربه
توو پیچ و خمای زندگیت وقتی بهشون نگاه میکنی
درسات رو یادت میارن و کمکت میکنن که قدم بعدیت رو محکم‌تر و سنجیده‌تر برداری.
این زخمارو دوست داشته باش، اونا تورو بزرگتر کردن.



#پریسازابلی‌پور
دیدگاه ها (۲)

و بهار در راه است...باید کتاب را بست،باید بلند شد،در امتداد ...

#در_گوشیروز هایِ آخرِ سال است ...میان دغدغه هایِ رنگارنگتان ...

مـن‌بہ‌قربان‌خداچـون‌‌کہ‌مـراغمگین‌دیدبھرخوشحالـے‌منּ‌دردلم‌...

بابابزرگ بود و یڪ طاقچه پر از نوار ڪاست از نجواهای آرام قدیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط