پارت²
پارت²
مین هیون : باشه
یو وو: بریم
همشون: بریمم
ناشناس: سوار ماشین شدن و راه افتادن
فیلیکس: ویژژژژژ
مین هیون:یو وو بزار بزنمش
ایو: لازمش داریم
یو وو: نگفتی اسمت چیه
فیلیکس: فیلیکس م فیلیکس
یو وو: توعم کرم نریز فیلیکس
فیلیکس: بش
ناشناس : رسیدن
یو وو: فیلیکس بپر بالا
فیلیکس: از کجا
یو وو: عقل کل دیوار
فیلیکس : نمیتونم
یو وو: من بلندت میکنم
فیلیکس : باشه حالا برم اونجا باید چیکار کنم
یو وو: برو بالا بهت میگم دستاتو بلند کن
ناشناس: فیلیکس دستاشو بالا برد
یو وو: بندا رو گردنم
ناشناس: انداخت رو گردن یو وو
یو وو: بعدا اسم عطر تو بم بگو
) مامامیا ماماسیتا کاچرلا😂)
فیلیکس: بو شامپوعه
یو وو: باشه حالا برو بالا
ناشناس: یو وو نصفه رو زانو هاش نشست از کمر فیلیکس گرفت فیلیکس رفت بالا
یو وو: دستا تو بگیر رو دیوار
فیلیکس : باشه
ناشناس: فیلیکس رفت بالا
فیلیکس: حالا چجوری برم پایین
یو وو: هوفف
ناشناس: یو وو رفت بالا پرید رو زمین
یو و و: بپر بغلم
ناشناس: فیلیکس پرید بغل یو وو
یو وو گذاشتش زمین
فیلیکس: الان چیکا کنم
یو وو:برو سند و رو بردار بیار من میرم هرچی پول دارن و میکشیم
ناشناس: آیو باید حساب گو وون رو هک میکرد
و مین هیون مواظب بود گو وون بقیه رو نبینه
فیلیکس: حالا کجان سندا
یو وو: زیر تخت گو وون
فیلیکس: حالا چرا من
یو وو: راحت ترین کاره
فیلیکس: کجا راحته
یووو: چون هر شب گو وون با ینفر دختر یا پسر رابطه داره تو اگه گیر بیوفتی فکر میکنه تو رو فرستادن
فیلیکس: کجاش راحته اون به بدنم دس میزنه میگی راحته
یو وو: بهتر اینکه بمیری
فیلیکس: باشه
یو وو: لو مون نده ولتمکنن بیرون مین هیون میکشتت
فیلیکس: بش سعی خدمو میکنم
یو وو : خوبه🙂😀
ناشناس: گو وون الکل خورده بود و منتظر یه نفر بود( یکم داستان منفی کنیم بد نی پدصگ گزارش نکن سخته نوشتنش)
فیلیکس : وارد اتاقش میشه
گو وون: بلخره اومدی
ناشناس: فیلیکس یجا خشکش زده بود
فیلیکس : یکم فکر میکنه
فیلیکس: من دیشب اومدم یچی رو جا گذاشتم
گو وون: اون کسی که ماکس زده بود
فیلیکس: آر
گو وون: خیلی خب بردار برو
فیلیکس: باش
گو وون: وایستا ببینم موهات مگه سیاه نبود
فیلیکس: رنگ کردم
گو وون: بگرد پیداش کن
ناشناس: زیر تختو میبینه زیر شکمش سندا قایم میکنه
فیلیکس: ببخشید مث اینکه اینجا نیست
گو وون: باش برو
ناشناس: فیلیکس از دیوار سندا رو پرت میکنه مین هیون میگیره میخواد از نردبون بالا بره
سوجون: وایستا ببینم
ناشناس: فیلیکس میخواد تند تند بره بالا میوفته سوجون میگیرتش
سوجون: اونا چی بودن
فیلیکس: هیچی
سوجون:بیا بریم اتاق داداشم
فیلیکس: نمیامم
ناشناس:فیلیکس وبغل کرد و برد انداخت رو تخت گو وون
مین هیون : باشه
یو وو: بریم
همشون: بریمم
ناشناس: سوار ماشین شدن و راه افتادن
فیلیکس: ویژژژژژ
مین هیون:یو وو بزار بزنمش
ایو: لازمش داریم
یو وو: نگفتی اسمت چیه
فیلیکس: فیلیکس م فیلیکس
یو وو: توعم کرم نریز فیلیکس
فیلیکس: بش
ناشناس : رسیدن
یو وو: فیلیکس بپر بالا
فیلیکس: از کجا
یو وو: عقل کل دیوار
فیلیکس : نمیتونم
یو وو: من بلندت میکنم
فیلیکس : باشه حالا برم اونجا باید چیکار کنم
یو وو: برو بالا بهت میگم دستاتو بلند کن
ناشناس: فیلیکس دستاشو بالا برد
یو وو: بندا رو گردنم
ناشناس: انداخت رو گردن یو وو
یو وو: بعدا اسم عطر تو بم بگو
) مامامیا ماماسیتا کاچرلا😂)
فیلیکس: بو شامپوعه
یو وو: باشه حالا برو بالا
ناشناس: یو وو نصفه رو زانو هاش نشست از کمر فیلیکس گرفت فیلیکس رفت بالا
یو وو: دستا تو بگیر رو دیوار
فیلیکس : باشه
ناشناس: فیلیکس رفت بالا
فیلیکس: حالا چجوری برم پایین
یو وو: هوفف
ناشناس: یو وو رفت بالا پرید رو زمین
یو و و: بپر بغلم
ناشناس: فیلیکس پرید بغل یو وو
یو وو گذاشتش زمین
فیلیکس: الان چیکا کنم
یو وو:برو سند و رو بردار بیار من میرم هرچی پول دارن و میکشیم
ناشناس: آیو باید حساب گو وون رو هک میکرد
و مین هیون مواظب بود گو وون بقیه رو نبینه
فیلیکس: حالا کجان سندا
یو وو: زیر تخت گو وون
فیلیکس: حالا چرا من
یو وو: راحت ترین کاره
فیلیکس: کجا راحته
یووو: چون هر شب گو وون با ینفر دختر یا پسر رابطه داره تو اگه گیر بیوفتی فکر میکنه تو رو فرستادن
فیلیکس: کجاش راحته اون به بدنم دس میزنه میگی راحته
یو وو: بهتر اینکه بمیری
فیلیکس: باشه
یو وو: لو مون نده ولتمکنن بیرون مین هیون میکشتت
فیلیکس: بش سعی خدمو میکنم
یو وو : خوبه🙂😀
ناشناس: گو وون الکل خورده بود و منتظر یه نفر بود( یکم داستان منفی کنیم بد نی پدصگ گزارش نکن سخته نوشتنش)
فیلیکس : وارد اتاقش میشه
گو وون: بلخره اومدی
ناشناس: فیلیکس یجا خشکش زده بود
فیلیکس : یکم فکر میکنه
فیلیکس: من دیشب اومدم یچی رو جا گذاشتم
گو وون: اون کسی که ماکس زده بود
فیلیکس: آر
گو وون: خیلی خب بردار برو
فیلیکس: باش
گو وون: وایستا ببینم موهات مگه سیاه نبود
فیلیکس: رنگ کردم
گو وون: بگرد پیداش کن
ناشناس: زیر تختو میبینه زیر شکمش سندا قایم میکنه
فیلیکس: ببخشید مث اینکه اینجا نیست
گو وون: باش برو
ناشناس: فیلیکس از دیوار سندا رو پرت میکنه مین هیون میگیره میخواد از نردبون بالا بره
سوجون: وایستا ببینم
ناشناس: فیلیکس میخواد تند تند بره بالا میوفته سوجون میگیرتش
سوجون: اونا چی بودن
فیلیکس: هیچی
سوجون:بیا بریم اتاق داداشم
فیلیکس: نمیامم
ناشناس:فیلیکس وبغل کرد و برد انداخت رو تخت گو وون
۱.۰k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.