دوپارتی یونگی
اگه پیشت میموندم ستاره ها سقوط میکردن نمیشد بیشتر ازین پیشت بمونم امیدوارم درک کنی ببخشید که با اینکه بارها و بارها گفته بودتی که دلیل زندگیتم زندگیم رو از خودم گرفتم
ولی الان دنیا اینشکلی شده تقصیر تو نیست
یکی نوشت و یکی خوند
یکی رفت و یکی موند
من مینویسم تو بخون
من میمیرم تو بمون
زنده بمون یونگی تو مثل من نباش حتی اگه مثل رقصیدن کناره سخرهها باشه
ببخشید که من قوی نبودم
ولی تو قوی بمون
مطمئن باش که من .......
من که نه روح من همیشه همراه تو میمونه
انقدر هم گریه نکن وقتی گریه میکنی چشمات برقشو از دست میده
من از پیشت نرفتم فقط تو دید کسی نیستم
پس گریه نکن
بزار دنیا اون لبخند لثهای قشنگت رو ببینه مطمئن باش با وجود اون خنده های قشنگت دنیا هم قشنگ میشه
خدافظ یونگی
ببخشید که رفتم و خاطراتم رو گذاشتم
بعد من خوب زندگی کن
《پایان نامه》
بعد خوندن اون نامه لبخند زورکی روی لباش شکل بست آروم آروم نزدیک صورت دخترک شد و لبای گرم و زخمیش رو روی لبای بی جون ا.ت گذاشت و تا آخرین لحظه تا آخرین لحظهای که دیگه مانیتور ازش صدایی ایجاد نمیشد تا آخرین لحظهای که قلبش از زدن دست برداشت نفسش کم میومد اما ول کن نبود تا آخرین لحظه که هم ا.ت نفسش بند اومد و هم یونگی
پایین اون نامهای که ا.ت واسش نوشته بود هم یاداشت کرد
برای منم امن نیست
منم کنار سخره ها رقصیدم
ببخشید نمیشد قوی بمونم
بدون تو هیچ امیدی نداشتم
بیا باهم بریم بیا باهم بریم ازین سرزمینی که ستاره هاش داره سقوط میکنه
بیا باهم بریم نمیخوام تنها باشی ........
پایان
ولی الان دنیا اینشکلی شده تقصیر تو نیست
یکی نوشت و یکی خوند
یکی رفت و یکی موند
من مینویسم تو بخون
من میمیرم تو بمون
زنده بمون یونگی تو مثل من نباش حتی اگه مثل رقصیدن کناره سخرهها باشه
ببخشید که من قوی نبودم
ولی تو قوی بمون
مطمئن باش که من .......
من که نه روح من همیشه همراه تو میمونه
انقدر هم گریه نکن وقتی گریه میکنی چشمات برقشو از دست میده
من از پیشت نرفتم فقط تو دید کسی نیستم
پس گریه نکن
بزار دنیا اون لبخند لثهای قشنگت رو ببینه مطمئن باش با وجود اون خنده های قشنگت دنیا هم قشنگ میشه
خدافظ یونگی
ببخشید که رفتم و خاطراتم رو گذاشتم
بعد من خوب زندگی کن
《پایان نامه》
بعد خوندن اون نامه لبخند زورکی روی لباش شکل بست آروم آروم نزدیک صورت دخترک شد و لبای گرم و زخمیش رو روی لبای بی جون ا.ت گذاشت و تا آخرین لحظه تا آخرین لحظهای که دیگه مانیتور ازش صدایی ایجاد نمیشد تا آخرین لحظهای که قلبش از زدن دست برداشت نفسش کم میومد اما ول کن نبود تا آخرین لحظه که هم ا.ت نفسش بند اومد و هم یونگی
پایین اون نامهای که ا.ت واسش نوشته بود هم یاداشت کرد
برای منم امن نیست
منم کنار سخره ها رقصیدم
ببخشید نمیشد قوی بمونم
بدون تو هیچ امیدی نداشتم
بیا باهم بریم بیا باهم بریم ازین سرزمینی که ستاره هاش داره سقوط میکنه
بیا باهم بریم نمیخوام تنها باشی ........
پایان
- ۴.۴k
- ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط