پارت هفت🌼
پارت هفت🌼
شوگا: نمیدونم چم شده وقتی تهیونگ داشت شکم ایلین رو ماساژ میداد عصبانی شدم و خودم رفتم براش ماساژ دادم
تهیونگ: هیونگا شوگا هیونگ چش شده از وقتی ایلین امده رفتارش عجیب شده داشتم شکم ایلین رو ماساژ میدادم امد منو بلند کرد و خودش ماساژ داد
جیمین: نکنهههه
جین: نههه امکان ندارع
جیهوپ: برین با با حرفشم نزنین شوگا عاشق شدع باشه
نامجون: ارع مگه چیهه
جونگکوک: نه نمیشه باید وقتی ایلین نیست باهاش حرف بزنیم
ایلین: شوگا کنارم بود و داشت شکمم رو ماساژ میداد یهو خوابش برد و منم کنارش خوابیدم
تهیونگ؛ امدم برم داخل اتاق ایلین دیدم شوگا و ایلین کنار هم خوابن
جونگکوک زود بیا
جونگکوک: چیشده
تهیونگ: زودی بیا
جونگکوک: چیشده. عررر پشمام
هیونگا بیاین
جین: فک کنم کار از کار گذشت
نامجون: بچه ها بیاین برین پی کارتون بعد با شوگا حرف میزنیم
شوگا: از خواب پاشدم دیدم کنار ایلین خوابم برده خیلی ناز خوابیده بود پتو کشیدم روش و رفتم بیرون
جیهوپ: هیونگ میای حرف بزنیم
شوگا: چیشده
جین: هیونگ متوجه شدی از وقتی ایلین امده تو رفتارات عوض شده و خیلی داری به ایلین نزدیک میشی
شوگا: چرت و پرت نگین اون دختر خانوادش رو ول کرده و امده پیش ما الان مریض هست و حالش خوب نیست منم فقط کمکش کردم اون یه ارمی هست و باید بدونین ارمی ها چه کمکی به ما کردن
نامجون: شوگا راس میگه شاید ما بد متوجه شدیم
جین: اهه الان دیگه شبه باید غذا درست کنم من حوصلش ندارم غذا سفارش بدیم
ایلین: از خواب پاشدم دیدم اعضا دارن راجب منو شوگا حرف میزنن اما شوگا از من طرفداری کرد و خیلی خوشحال شدم موقع شام شده بود منم تصمیم مرفتم براشون غذای ایرانی درست کنم
من براتون غذا درست میکنم
تهیونگ: اهه واقعا چی میخوای درست کنی
ایلین: نمیدونم هر چی دوست دارین بزنین گوگل هر غذایی دوست داشتین براتون درست میکنم
جونگکوک: من انتخاب میکنم اهممم من مرغ شکم پر میخوام انگار خوشمزع هست
ایلین: واای اره خیلی خوشمزع هست
نامجون: من فسنجون میخوام
ایلین: خوب اوکی براتون درست میکنم فقط باید کمکم کنیداا
جیمین: باشه کمک میکنیم
(سه ساعت بعد )
تهیونگ: اوووووه چه بویی خوبی میاد ایلین خانم بیا شام رو بیار ببینم چی درست کردی
ایلین: چشم قربان
(سرسفره)
جیهوپ: اوووف این مرغ شکم پره خیلی خوبهههههه
جونگکوک: ارع اما این فسنجونه چیز دیگس
جین: اووووف عالییی فردا ظهر هم غذا ایرانی داریم اخ جون
تهیونگ: واقعا غذای ایرانی ها چه خشمزه هست
(بعد شام )
شوگا: اووف غذامونم خوردیم و عالیی بود خوشبحال شوهرت ایلین
ایلین: 😂😂😂😂😂
نامجون: واقعا شوگا راس میگه
جیمین: حوصلم سر رفته بیاین بشینیم فیلم ترسناک ببینیم...
شوگا: نمیدونم چم شده وقتی تهیونگ داشت شکم ایلین رو ماساژ میداد عصبانی شدم و خودم رفتم براش ماساژ دادم
تهیونگ: هیونگا شوگا هیونگ چش شده از وقتی ایلین امده رفتارش عجیب شده داشتم شکم ایلین رو ماساژ میدادم امد منو بلند کرد و خودش ماساژ داد
جیمین: نکنهههه
جین: نههه امکان ندارع
جیهوپ: برین با با حرفشم نزنین شوگا عاشق شدع باشه
نامجون: ارع مگه چیهه
جونگکوک: نه نمیشه باید وقتی ایلین نیست باهاش حرف بزنیم
ایلین: شوگا کنارم بود و داشت شکمم رو ماساژ میداد یهو خوابش برد و منم کنارش خوابیدم
تهیونگ؛ امدم برم داخل اتاق ایلین دیدم شوگا و ایلین کنار هم خوابن
جونگکوک زود بیا
جونگکوک: چیشده
تهیونگ: زودی بیا
جونگکوک: چیشده. عررر پشمام
هیونگا بیاین
جین: فک کنم کار از کار گذشت
نامجون: بچه ها بیاین برین پی کارتون بعد با شوگا حرف میزنیم
شوگا: از خواب پاشدم دیدم کنار ایلین خوابم برده خیلی ناز خوابیده بود پتو کشیدم روش و رفتم بیرون
جیهوپ: هیونگ میای حرف بزنیم
شوگا: چیشده
جین: هیونگ متوجه شدی از وقتی ایلین امده تو رفتارات عوض شده و خیلی داری به ایلین نزدیک میشی
شوگا: چرت و پرت نگین اون دختر خانوادش رو ول کرده و امده پیش ما الان مریض هست و حالش خوب نیست منم فقط کمکش کردم اون یه ارمی هست و باید بدونین ارمی ها چه کمکی به ما کردن
نامجون: شوگا راس میگه شاید ما بد متوجه شدیم
جین: اهه الان دیگه شبه باید غذا درست کنم من حوصلش ندارم غذا سفارش بدیم
ایلین: از خواب پاشدم دیدم اعضا دارن راجب منو شوگا حرف میزنن اما شوگا از من طرفداری کرد و خیلی خوشحال شدم موقع شام شده بود منم تصمیم مرفتم براشون غذای ایرانی درست کنم
من براتون غذا درست میکنم
تهیونگ: اهه واقعا چی میخوای درست کنی
ایلین: نمیدونم هر چی دوست دارین بزنین گوگل هر غذایی دوست داشتین براتون درست میکنم
جونگکوک: من انتخاب میکنم اهممم من مرغ شکم پر میخوام انگار خوشمزع هست
ایلین: واای اره خیلی خوشمزع هست
نامجون: من فسنجون میخوام
ایلین: خوب اوکی براتون درست میکنم فقط باید کمکم کنیداا
جیمین: باشه کمک میکنیم
(سه ساعت بعد )
تهیونگ: اوووووه چه بویی خوبی میاد ایلین خانم بیا شام رو بیار ببینم چی درست کردی
ایلین: چشم قربان
(سرسفره)
جیهوپ: اوووف این مرغ شکم پره خیلی خوبهههههه
جونگکوک: ارع اما این فسنجونه چیز دیگس
جین: اووووف عالییی فردا ظهر هم غذا ایرانی داریم اخ جون
تهیونگ: واقعا غذای ایرانی ها چه خشمزه هست
(بعد شام )
شوگا: اووف غذامونم خوردیم و عالیی بود خوشبحال شوهرت ایلین
ایلین: 😂😂😂😂😂
نامجون: واقعا شوگا راس میگه
جیمین: حوصلم سر رفته بیاین بشینیم فیلم ترسناک ببینیم...
۱۴.۶k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.