بیوفارفتیومنباخاطراتتماندهام

#بی_وفا_رفتی_و_من_با_خاطراتت_مانده_ام
....
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت،نمیدانم چه شد

عشق بود آیا ؟ جنون ؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت،نمیدانم چه شد

تا که افتادم به دامت،رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت،نمیدانم چه شد

تا گرفتی دستهایم را،دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت،نمیدانم چه شد

گم شدم چون قایقی کهنه،میان موجها
در شبِ زلفِ پریشانت،نمیدانم چه شد

بی وفا...رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت...نمیدانم چه شد

گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد،ولی
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد ....
دیدگاه ها (۷)

#برای_من_که_دلم_چون_غروبِ_پاییز_است_صدای_گرمِ_تو_از_دور_هم_د...

#چه_میدانی....تو از دلتنگیِ شبهایِ آغوشم چه می دانی ؟از آوار...

#دعایم_کن.......اگر در خانه قلب تو مهمانم٬ دعایم کناگر هر لح...

مانده ام تا چه کنم اینهمه تنهایی رایا تو بی من چه کنی آنهمه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط