بی صدا

بی صدا...

بی هیاهو...

بی شلوغی....

بی گریه و زجه مادرم...

اروم محو بشم از صفحه ی زندگی

جوری که انگار از اول نبودم!
دیدگاه ها (۱۴)

سکوت کمر فکرم را شکست…خسته ام…از تظاهر به خندیدن،به بودن،به ...

══✙◆❀♡❀◆✙═══ مثـــــل شـــــربت هـــــاے تـــــلخ کـــــودک...

حالم از این زندگی بهم میخوره انگار فقط میخوام بکشم خودمو راح...

پسر کوچولوی من پارت : ۷ که دیدم همه وسط خیابون یجامع شدن...ا...

سه پارتی تهیونگ ( در آغوش تو ) پارت 2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط