Wine of love

🍷🥀Wine of love

Part 1۳

ادامه""


رفتم تو اتاق که با بدن ل.خت ارباب روبرو شدم فقط یه حوله دور کمرش بود. جونننننن که هیکلی نه نه نه سرمو کردم اونور که گفت
ته: اینجا چ چ چکار میکنی
بورا: او او اومدم اینو بزارم تو کمد
ته: چیو؟
بورا: چیوووو لباسو دیگه حالا برو لباس بپوششششش
ته: اشکال ندارع برگرد
بورا: بپوششششش
ته: دارم میگم برگرد
بورا: باشه(چه لاسیه)

برگشتم اینقدر که هیکلش بزرگ بود هرجا نگا میکردم یجا ازش بود :(دوستان منح.رف مغزتونو با سم بشورید👍🏻😊)
لباسارو برداشتم تو کمد چیدم بعدم پاشدم برم بیرو که خوردم توی یه چیز سنگی و بله ارباب ته بود.
تهیونگ خم شد و یهو لب.اشو گذاشت رو ل.بام پشمامممم ریخت
بعد از یه مین بوسی.دنم ولم کرد
بورا: چ چ چ چرا این این این کارو کردی؟
ته: دوست دارم
بورا: چییییی😳😳😳😳
ته: دوست دارم توی این یه ماه که بودی بهت حس پیدا کردم توچی میتونی بهم بگی
بورا: من من من من هم بهت حس پیدا کردم خب خب یعنی
ته: یعنی دوسم داری
بورا: ا اره
و بعد بدو پریدم بیرون و دویدم سمت اتاقم و رفتم رو تخت یه یه مینی گذشت و نمیدونم چرا خوابم برد؟....... ادامه دارد
:
بچه ها ناشناس خالیه زیاد کنید 💞
دلیل کم بودن فیک دوباره میگم دستم شکسته 😣
این هم علامت بنده است
بای☆★
دیدگاه ها (۰)

بچه ها برگشتتتتتتت🥳🥳

بچه یه تکه از فیک توی این اهمگه لو نمیدم خودتون پیدا کنید😊🔪

تازه ای بخون💞دوستان فیکای که نوشته میشن از روی تخیلات من یا ...

🫵🏻👇🏻👍🏻بخون💞بیو گرافی اقای پارک "" نام کامل: پارک جون کای سن:...

آبنبات تلخ

یه تک پارتی تو روبیکا دیدم عر زدم شمام عر بزنین کوک: من دوست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط