هر بار

هر بار

من

تو را

برای شعر

برنمی گزینم،

شعر

مرا

برای تو

برگزیده است.

در هشیاری به سراغت نمی آیم؛

هر بار

از سوزش انگشتانم درمی یابم

که باز

نام تو را می نوشته ام...

 

"#حسین_منزوی"
دیدگاه ها (۲)

#پنجره_را_باز_کن_همه_چیز_را_به_باد_گفته_ام.....دلممردی می‌خو...

این روزهاتشنه ی شنیدنم مدام ...!بعضی صدا ها را می شنوم انگار...

#هزار_سال_پیرتر_شده_ام_جانااااااهزار سال پیرتر شده امنمی دان...

#میایی_همراه_میشویم می آیی...همراه می شویمهمراز می شویمشاد و...

🌱🍒اگر هنوز من آواز آخرین توامبخوان مرا و مخوان جز مرا که می ...

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط