چشم مستت چه کند با من بیمار امشب

چشم مستت چه کند با منِ بیمار امشب؟
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب "*
کاش بودی، که کشی دست نوازش به سرم
چه کنم در شب غم، بی تو پرستار امشب؟
مانده ام گوشه ی این بستر غم، بی همدم
وای بر حال دل و این من بیمار امشب
ماه من! بی تو سیاه است شب و روز دلم
فکر من باش که شد چشم دلم تار امشب
گریه های شب و روزم شده افسانه ی شهر
می دهم جان ز غمت بر سر این دار امشب
همدمم عکس تو شد در شب تنهایی، حیف....
چشم مستت چه کند با منِ بیمار امشب؟
دیدگاه ها (۱۱)

خَبَـــرت هَســتڪه با فاصله هَم دِل بُردی؟

"دلبر جان"لطفا بی اجازه بیابی اجازه عاشقم شوبی اجازه نگاهم ک...

من از دنیا به جادوی تودلخوش کرده ام ای عشق

دلتنگ که باشیهیچ چیز قشنگ نیست حتی باران غیر منتظره آن هم وس...

بوسہ ے چشم تو بر شعر من اے یار خوش استشاعر چشم تو بودن بہ چہ...

شده ام در قفس خاطره ها زندانیدردم این است که هم دردی و هم در...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط