فصل که رخت عوض می کنددوباره عاشقت می شومگیرم زمستان باشد وآهسته روی پیاده روی یخ زده راه برومعشق تو همین شال پشمی ستکه نفسم را گرم می کندبر لبم نام تو را می برمتا برفمثل قنددر دل زمستان آب شود