فصل که رخت عوض می کند

فصل که رخت عوض می کند

دوباره عاشقت می شوم

گیرم زمستان باشد و

آهسته روی پیاده روی یخ زده راه بروم

عشق تو همین شال پشمی ست

که نفسم را گرم می کند

بر لبم نام تو را می برم

تا برف

مثل قند

در دل زمستان آب شود


دیدگاه ها (۱۳)

khoshgele

.

.

.

بغلم کن که هوا سوزِ فراوان داردبدن یخ زده ام حالِ پریشان دار...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط