روزی به صادق هدایت گفتم داستان هایی که می نویسی نتایج ا

روزی به صادق هدایت گفتم : داستان هایی که می نویسی نتایج اخلاقی ندارد و خواننده را راهنمایی نمی کند .
قطعه کاغذی برگرفت و حکایتی به این مضمون نوشت :
《مادر شوهری با عروس خود بد رفتاری می کرد ... روزی پیرزن برای پختن نان بر سر تنور بود . عروس پای مادر شوهر را بلند کرد و در تنور افکند . این حکایت به ما تعلیم می دهد که هیچ وقت عروس و مادر شوی را نباید در خانه تنها گذاشت ! 》
ساده و آسان نوشت و پیش من افکند و گفت : این هم داستان با نتیجه !

#حبیب_یغمایی
دیدگاه ها (۳)

از کنار مقبره ای میگذشتم روی آن نوشته بود :اینجا ، آرامگاه م...

بعضیها یک تنه کاروان شادین اینا حیفن:-)

ارزو میکردم با او در جزیره گمشده ای باشم که هیچ ادمیزادی انج...

فاحشه ی مغزی آنها آزادانه وحشی اند .. ما وحشیانه آزادیم من ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط