سناریو از Jungkook

وقتی اکسته و بعد مدت ها همو میبینین🥂🖇️

تو کافه‌ای کار میکردی و اون با همکاراش به اوم کافه اومده بود تا باهاشون وقت بگذره تو تنها با یک لحظه دیدنش شناختیش و با فکرکردن به جداییتون بغض دردناکی گلوت رو فشار میداد
همینطور داشت با همکاراش میخندید و به فضای کافه نگاه میکرد که با دیدنت خندش محو شد و میتونستی ناراحتی رو توی چهرش ببینی .بعد دیدنت لبخندمصنوعی‌ که به همکاراش میزذ رو میدیدی تا فرصتی میشد اروم بهت خیره میشد،بعد از چندساعت اون ها از کافه خارج شدند و تو با امید دیدار دیگه‌ای باهاش صبر میکردی تا دوباره به چهره‌ی زیباش خیره شی

#madi ~ #Jungkook ~ #Blackpink
@army_bts_ot7
دیدگاه ها (۹)

جواب ناشناس...

جواب ناشناس...

ایمجین از Teahyung

معرفی رمان جدید !

سناریو

وانشات بومگیو••وقتی باهم کات کردین و دوباره همو میبینینتو و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط