مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت است

مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت است
بمان! که مهر تو از سینه راندنش سخت است

چگونه دل نسپاری به دیگران؟ که دلت
کبوتری است که یک جا نشاندنش سخت است

چه حال و روز غریبی که قلب عاشق من
اسیر کردنش آسان، رهاندنش سخت است

زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد
کتیبه‌های ترک خورده خواندنش سخت است

هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام
حدیث شوق به پایان رساندنش سخت است

#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۱)

‏"هذه الحیاة تحتاج إلی قوّة هائلة من الصبر، إلی رکن شدید لا ...

اعتراف کن، که عاشقی!و برای نجابت چشم هایمگلبرگ های یاس را بو...

و گاه بی آن‌که بدانیم در شب سخن می‌گوییم و صبح از چشم خود می...

‌گاهے دو سـہ خط با تـو بہ پـیغام خوشم لیڪبر دیدن تــو حیــفْ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط