اعتراف کن که عاشقی

اعتراف کن، که عاشقی!
و برای نجابت چشم هایم
گلبرگ های یاس را بوسیده ای
باورم کن!
دوست داشتنت همان پیچک سبزی ست،
که از شاخه های تنم بالا رفته!
من باغ بزرگ توام، باغبانم باش ...



#عرفان_یزدانی
دیدگاه ها (۱)

عثر بیه الحزن طشر فرحتی و راح..

#سلاماً علی قلوب قرأت : #وتلک الأَیام نداولها بین الناس #فأی...

‏"هذه الحیاة تحتاج إلی قوّة هائلة من الصبر، إلی رکن شدید لا ...

مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت استبمان! که مهر تو از سینه ...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

P41ا.ت ویوعصبی نگاهم کرد که کمی لرزیدم ....با زنگ خوردن گوشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط