شنیده بودم قلب هر ڪس به اندازه
شنیده بودم قلب هر ڪس به اندازه
مشت گره ڪرده اش است
مشت می ڪنم
و خیره می شوم
به انگشتهای گره خورده ام
دستم را می چرخانم و دور تا دورش
را نگاه می کنم
چقدر ڪوچڪ و نحیف باید باشد قلبم
در عجبم از این ڪوچک نحیف
که چه به روزم آورده
وقتی تنگ می شود
میخواهم زمین و زمان را بهم بدوزم
وقتی می شکندچنگ می اندازد به گلویم و نفس را سخت می کند.
وقتی ڪه میخواهد و نمی تواند
موج موج اشڪ می فرستد سراغ چشمهایم
در عجبم از این ڪوچڪ نحیف
#حرف_دل🤞
🚶♀️🙁
مشت گره ڪرده اش است
مشت می ڪنم
و خیره می شوم
به انگشتهای گره خورده ام
دستم را می چرخانم و دور تا دورش
را نگاه می کنم
چقدر ڪوچڪ و نحیف باید باشد قلبم
در عجبم از این ڪوچک نحیف
که چه به روزم آورده
وقتی تنگ می شود
میخواهم زمین و زمان را بهم بدوزم
وقتی می شکندچنگ می اندازد به گلویم و نفس را سخت می کند.
وقتی ڪه میخواهد و نمی تواند
موج موج اشڪ می فرستد سراغ چشمهایم
در عجبم از این ڪوچڪ نحیف
#حرف_دل🤞
🚶♀️🙁
۲۱.۸k
۲۱ تیر ۱۴۰۲