نمیدانم که بعدازمنتوهم تنها شدی یانه

نمیدانم که بعدازمن،توهم تنها شدی یانه
پریشان واسیرِ شب نخفتن ها شدی یانه

به وقتِ گفتن و بِشْنیدنِ ازعشقْ مثل من
دچار بغض واندوهِ، نگفتن ها شدی یانه

شبیه غنچه ای گشتم که هرگز وا نمی گردد
شبیهم خالی ازحسِ شکفتن ها شدی یانه

شدم آماجِ نیش وطعنه و زخمِ زبان خلق
تو مشمولِ چنین طعنه شنفتن ها شدی یانه

به دامِ غصه افتادم،امیدی بر رهایی نیست
گرفتار غم و دردِ، نَرَستن ها شدی یانه

بریدم رشته ی پیوند خود را از همه آیا
همانندم تو ناچار از گسستن ها شدی یانه

هزاران تکه شد هر آیِنه بعد از تماشایم
پس ازدیدار مشغولِ شکستن ها شدی یانه 

بدون تو،غریب و بی کس وتنها شدم یارا
نمیدانم که بعدازمن،توهم تنها شدی یانه!؟
دیدگاه ها (۱)

اگه عشقتیهوییبی دلیل..بگه نمیخوامت..بگه باهات قهرم.بگه دوستت...

بارانی ام ...و خدا نیز شانه هایم رابه زمین، پای بند کرده!بار...

یک نفس با ما نشستی، خانه بوی گل گرفتخانه‌ات آباد، کاین ویران...

منم و عکس مچالـــه شده در دستی کهمنم و عشق که خوردیم به بن ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط