میان ابروی او خشم های دیرینه ست
میان ابروی او خشمهای دیرینهست
گره در ابروی لیلی هلاک مجنونست
♡✿´⌣`✿♡
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند
عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
♡✿´⌣`✿♡
← شعر لیلی و مجنون →
هرگز ندیدست آسمان هرگز نبوده در جهان
مانند تو لیلی جان مانند من مجنون خوش
♡✿´⌣`✿♡
هر آن نقشی که پیش آید در او نقاش می بینم
برای عشق لیلی دان که مجنون وار می گردم
♡✿´⌣`✿♡
توبه نکنم هرگز زین جرم که من دارم
زان کس که کند توبه زین واقعه بیزارم
مجنون ز غم لیلی چون توبه نکرد ای جان
صد لیلی و صد مجنون درجست در اسرارم
♡✿´⌣`✿♡
نباشد مرغ خودبین را به باغ بیخودان پروا
نشد مجنون آن لیلی به جز لیلی صد مجنون
♡✿´⌣`✿♡
بنواز سر لیلی و مجنون ز عشق خویش
دل را چه لذتی تو و جان را چه مفرشی
♡✿´⌣`✿♡
از لیلی خود مجنون شدهام
وز صد مجنون افزون شدهام
♡✿´⌣`✿♡
← شعر لیلی و مجنون →
لیلی ما ساقی جان مجنون او شخص جهان
جز لیلی و مجنون بود پژمرده و بیفایده
گره در ابروی لیلی هلاک مجنونست
♡✿´⌣`✿♡
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند
عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
♡✿´⌣`✿♡
← شعر لیلی و مجنون →
هرگز ندیدست آسمان هرگز نبوده در جهان
مانند تو لیلی جان مانند من مجنون خوش
♡✿´⌣`✿♡
هر آن نقشی که پیش آید در او نقاش می بینم
برای عشق لیلی دان که مجنون وار می گردم
♡✿´⌣`✿♡
توبه نکنم هرگز زین جرم که من دارم
زان کس که کند توبه زین واقعه بیزارم
مجنون ز غم لیلی چون توبه نکرد ای جان
صد لیلی و صد مجنون درجست در اسرارم
♡✿´⌣`✿♡
نباشد مرغ خودبین را به باغ بیخودان پروا
نشد مجنون آن لیلی به جز لیلی صد مجنون
♡✿´⌣`✿♡
بنواز سر لیلی و مجنون ز عشق خویش
دل را چه لذتی تو و جان را چه مفرشی
♡✿´⌣`✿♡
از لیلی خود مجنون شدهام
وز صد مجنون افزون شدهام
♡✿´⌣`✿♡
← شعر لیلی و مجنون →
لیلی ما ساقی جان مجنون او شخص جهان
جز لیلی و مجنون بود پژمرده و بیفایده
۱.۴k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.