غم

غم
پیراهن تنگیست
که زیباییم را بیرحمانه می بلعد ...

و شادی
پیراهن گشادی
که هیچ گاه اندازه ی تنم نشد ...

و تنهایی !
که با هر پیراهن جدید
که بر تن می کنم
زیباتر می شود !


#فریا_زعفری
دیدگاه ها (۲۱)

ارزشش را نداشت _ این دنیا_همه چیزبیهوده بودزودگذرپوچ و بی سر...

مردم چه می‌کنند که لبخند می‌زنند؟غم را نمی‌شود که به رویم نی...

من خانه ی توامدر پَسِ تمام تیرگی هاآن سر کویر خشک تنهاییهنوز...

ای دل نگفتمتکه به چشمش نظر مکن!کز غم چنان شوی که نبینی به خو...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

بررسی شعر «ونگوک» از (تس) (بخش نخست) ................شعر با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط