من خانه ی توام

من خانه ی توام
در پَسِ تمام تیرگی ها
آن سر کویر خشک تنهایی
هنوز طلوع را از خورشیدِ روزهایم می گیرم
و در انعکاس اندوه تمامِ برج های مدرن
هنوز سایه می سازند
استخوان های با وفای وجودم
.
پنجره های دلم را بسته ام
رو به دنیایی که
تمام سهم من از بودنت را می بلعد
و با پیراهن گِلیِ تنم
تمام گذشته ات را در انتهای جیب های تقویم
نگه داشته ام تا
خاطراتت در من نمیرند

من خانه ی توام
فراموشم نکن

#بهرام_حمیدیان
دیدگاه ها (۱۷)

غمپیراهن تنگیستکه زیباییم را بیرحمانه می بلعد ...و شادیپیراه...

ارزشش را نداشت _ این دنیا_همه چیزبیهوده بودزودگذرپوچ و بی سر...

ای دل نگفتمتکه به چشمش نظر مکن!کز غم چنان شوی که نبینی به خو...

همه چیز در تو خلاصه شده است، حتی دور ترین آرزوهایم. #سعید_شج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط