با من بیا شعری بخوان ای عشق

با من بیا شعری بخوان ای عشق
من فصل سرد بی کسی هستم
من اوج سرمای زمستانم
فرزند ماه بهمنی هستم

ای شمع جان افروز من سرد است
هیزم بیفکن در دل آتش
تو اهل مردادی و دل گرمی
تیری بیفکن حضرت آرش

تیری بینداز و خط و مرز را
روشن بکن از شعر پر شور ت
رحمی بکن بر حال من صیاد
با ماهی افتاده در تور ت
#مسلم_قریشوندی
دیدگاه ها (۱)

شتر و رو پیدا کن پیدا کردی خبرم کن

انرژی مثبت یعنی این که اول صبح از خواب بیدار بشی ببینی عشقت ...

وا‍ژه در تاب و تب گیسوی تو سردرگم است خاطراتی دارم اما توی ب...

سال‌ها گوشه‌ی چشم تو بلاتکلیفمیا بفرما نظری یا بگذارم بروم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط