غنچه یاس کبود
#غنچه_یاس_کبود
#قسمت_شانزدهم
✍🏻 گلبرگ هفدهم:
🕰 لحظات بسیار سخت می گذشتند...
🪴 و اما به راستی چه باید کرد؟ و این گونه بود که دست به دعا برداشتی:
⚪️ خداوندا! ای عزیز مقتدر! چگونه و از که بهراسم که یگانه امیدم تویی و چگونه بیمناک باشم که تنها پشتیبان من تویی؟
⚪️ خداوندا! صبر مرا به صبر بی منتهای خودت گشوده کن و مرا بر دشمنانم موفق گردان که تنها پناهگاه من لطف بی منتهای توست.
⚪️ در کار من گشایشی ایجاد نما؛ چرا که تویی آن که حرم امنت را از آسیب اصحاب فیل در امان داشتی. پس دشمنان مرا نیز هدف عقوبتی عبرت افزا قرار ده.
🌿 در همان حال که به درگاه خداوند راز و نیاز می کردی، ناگهان گشایشی در روح خویش احساس کردی. چرا که خداوند تبارک و تعالی است که یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء.
🪴 ناگهان گویی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را در کنارت دیدی که می گفت:
❄️ حسن عزیز من است، مایه ی دل خوشی من است. این پسرم آقاست و پسر آقا. آقایی است که خدا به دست او میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار خواهد کرد.
🌱 صحیح ترمذی، جلد ۲، صفحه ی ۳۰۶
🌿 به یاد آوردی روزی را که با خوشحالی نزد پدر رفتی. امیرالمؤمنین فرمود:
🔵 حسن جان! آیا خوشحالی؟ چه حالی خواهی داشت در آن هنگام که بنی امیه متصدی امر خلافت شوند و امیر آنان شخصی است که هیچ گاه از خوردن سیر نمی شود. بر شرق و غرب چیره می شود.
🔵 بندگان در مقابل او ذلیل می شوند و سلطنتش طولانی خواهد بود. وی بدعت و گمراهی در دین می نهد و حق و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را پایمال می کند.
🔵 معاویه بیت المال را میان دوستانش تقسیم می کند و مؤمن در زمان حکومت او ذلیل و فاسق تعبیر می شود.
🔵 حق از بین می رود و باطل ظاهر می شود. نیکوکار ملعون، دشمنش کشته و دوستش پر اجر خواهد بود.
🔵 تا این که خدا مردی را در آخرالزمان که روزگاری سخت است بر می انگیزد و او را نصرت می دهد و به وسیله ی او زمین پر از عدل و داد خواهد شد، آن هنگام که از ظلم و ستم پر شده باشد.
🪴 تبسمی کردی. گویا جبرئیل بود که از جانب خدا این گفتارها را زمزمه می کرد. به راستی بهترین کار، همین صلح بود.
#قسمت_شانزدهم
✍🏻 گلبرگ هفدهم:
🕰 لحظات بسیار سخت می گذشتند...
🪴 و اما به راستی چه باید کرد؟ و این گونه بود که دست به دعا برداشتی:
⚪️ خداوندا! ای عزیز مقتدر! چگونه و از که بهراسم که یگانه امیدم تویی و چگونه بیمناک باشم که تنها پشتیبان من تویی؟
⚪️ خداوندا! صبر مرا به صبر بی منتهای خودت گشوده کن و مرا بر دشمنانم موفق گردان که تنها پناهگاه من لطف بی منتهای توست.
⚪️ در کار من گشایشی ایجاد نما؛ چرا که تویی آن که حرم امنت را از آسیب اصحاب فیل در امان داشتی. پس دشمنان مرا نیز هدف عقوبتی عبرت افزا قرار ده.
🌿 در همان حال که به درگاه خداوند راز و نیاز می کردی، ناگهان گشایشی در روح خویش احساس کردی. چرا که خداوند تبارک و تعالی است که یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء.
🪴 ناگهان گویی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را در کنارت دیدی که می گفت:
❄️ حسن عزیز من است، مایه ی دل خوشی من است. این پسرم آقاست و پسر آقا. آقایی است که خدا به دست او میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار خواهد کرد.
🌱 صحیح ترمذی، جلد ۲، صفحه ی ۳۰۶
🌿 به یاد آوردی روزی را که با خوشحالی نزد پدر رفتی. امیرالمؤمنین فرمود:
🔵 حسن جان! آیا خوشحالی؟ چه حالی خواهی داشت در آن هنگام که بنی امیه متصدی امر خلافت شوند و امیر آنان شخصی است که هیچ گاه از خوردن سیر نمی شود. بر شرق و غرب چیره می شود.
🔵 بندگان در مقابل او ذلیل می شوند و سلطنتش طولانی خواهد بود. وی بدعت و گمراهی در دین می نهد و حق و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را پایمال می کند.
🔵 معاویه بیت المال را میان دوستانش تقسیم می کند و مؤمن در زمان حکومت او ذلیل و فاسق تعبیر می شود.
🔵 حق از بین می رود و باطل ظاهر می شود. نیکوکار ملعون، دشمنش کشته و دوستش پر اجر خواهد بود.
🔵 تا این که خدا مردی را در آخرالزمان که روزگاری سخت است بر می انگیزد و او را نصرت می دهد و به وسیله ی او زمین پر از عدل و داد خواهد شد، آن هنگام که از ظلم و ستم پر شده باشد.
🪴 تبسمی کردی. گویا جبرئیل بود که از جانب خدا این گفتارها را زمزمه می کرد. به راستی بهترین کار، همین صلح بود.
۱.۷k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.