غنچه یاس کبود
#غنچه_یاس_کبود
#قسمت_پانزدهم
🪴 معاویه این نامه ها را جمع کرد و با زیرکی تمام، همه ی آن ها را به همراه هیئتی متشکل از مغیرة بن شعبه، عبدالله بن عامر و عبدالرحمن ابن حکم نزد امام حسن علیه السلام ارسال کرد.
🌿 امام با دقت با نامه ها نظر کرد و آن هیئت را به پیروی از امر خدا و ترک گناه و مسئولیتی که در قبال خدا و رسول خدا داشتند نصیحت کرد.
🌿 آن گروه با ورود خود به اردوگاه مدائن، مقدمه ساز فتنه ای عظیم شدند. آن ها در میان اردوگاه راه می رفتند و می گفتند:
⚫️ خوب شد. خدا به دست پسر رسول الله خون ها را محافظت و فتنه را بر طرف کرد و آرزوی صلح را برآورده ساخت.
🌿 از آن جا که عده کثیری از سپاه امام از خوارج بودند و به شوق جنگ با معاویه و نه یاری امام علیه السلام به میدان آمده بودند، همه اصرار بر جنگ داشتند و این امر تنش هایی را در میان سپاه دامن می زد.
🪴 در این میان، معاویه به خوبی می توانست از فتنه های موجود، سوءاستفاده کند. مکرها و اگر بهتر بگویم دروغ هایی به کار می برد تا سپاه را در هم ریزد.
🌿 در اردوگاه امام، شایع کرد که قیس بن سعد پس از فرار بن عباس با معاویه صلح کرده است. به این وسیله جو را بسیار به هم ریخت و متشنج ساخت.
🌿 و در این میان تو بودی که همچون کوهی استوار ایستادگی می کردی. تا کنون شرایطی این چنین پیش نیامده بود.
🌿 از طرفی سستی و ناهمراهی اطرافیان و سربازانت، از طرفی دیگر خیانت دوستان و فرماندهان سپاهیانت و از آن طرف حیله های معاویه.
🌿 سپاه، بسیار فرسوده و بی روحیه شده بود و افراد کمی که در کنارت بودند، بسیار ناتوان گشته بودند.
🪴 به راستی باید چه می کردی؟ جنگ؟ یعنی ادامه می دادی تا همان سپاه اندک باقی مانده هم از بین بروند و دوستان صدیق و یاران اندکی که در کنارت بودند به شهادت رسند؟ یا نه؟
🌿 و این همان خواسته ی معاویه بود که با آن، دو هدف را نشانه می رفت؛
🌿 اول این که دیگر یاری در کنارت باقی نمانده و همه از بین رفته اند و شاید شیطان او را یاری می کرد و تو را نیز به شهادت می رساند.
🌿 و این که به راحتی می توانست بگوید که او قصد صلح داشته و تو قصد جنگ، پس او حق داشته که در برابرت مقابله کند و فقط از خود دفاع کرده است.
🌿 و اگر تو نیز که فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودی، در جنگ کشته می شدی، برای او ننگی نبود. چون خود خواسته بودی که بستیزی.
🌿 و اگر صلح می کردی باید سرزنش و ملامت گروهی منافق و گروهی خوارج را به جان می خریدی.
ادامه دارد...
#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
#قسمت_پانزدهم
🪴 معاویه این نامه ها را جمع کرد و با زیرکی تمام، همه ی آن ها را به همراه هیئتی متشکل از مغیرة بن شعبه، عبدالله بن عامر و عبدالرحمن ابن حکم نزد امام حسن علیه السلام ارسال کرد.
🌿 امام با دقت با نامه ها نظر کرد و آن هیئت را به پیروی از امر خدا و ترک گناه و مسئولیتی که در قبال خدا و رسول خدا داشتند نصیحت کرد.
🌿 آن گروه با ورود خود به اردوگاه مدائن، مقدمه ساز فتنه ای عظیم شدند. آن ها در میان اردوگاه راه می رفتند و می گفتند:
⚫️ خوب شد. خدا به دست پسر رسول الله خون ها را محافظت و فتنه را بر طرف کرد و آرزوی صلح را برآورده ساخت.
🌿 از آن جا که عده کثیری از سپاه امام از خوارج بودند و به شوق جنگ با معاویه و نه یاری امام علیه السلام به میدان آمده بودند، همه اصرار بر جنگ داشتند و این امر تنش هایی را در میان سپاه دامن می زد.
🪴 در این میان، معاویه به خوبی می توانست از فتنه های موجود، سوءاستفاده کند. مکرها و اگر بهتر بگویم دروغ هایی به کار می برد تا سپاه را در هم ریزد.
🌿 در اردوگاه امام، شایع کرد که قیس بن سعد پس از فرار بن عباس با معاویه صلح کرده است. به این وسیله جو را بسیار به هم ریخت و متشنج ساخت.
🌿 و در این میان تو بودی که همچون کوهی استوار ایستادگی می کردی. تا کنون شرایطی این چنین پیش نیامده بود.
🌿 از طرفی سستی و ناهمراهی اطرافیان و سربازانت، از طرفی دیگر خیانت دوستان و فرماندهان سپاهیانت و از آن طرف حیله های معاویه.
🌿 سپاه، بسیار فرسوده و بی روحیه شده بود و افراد کمی که در کنارت بودند، بسیار ناتوان گشته بودند.
🪴 به راستی باید چه می کردی؟ جنگ؟ یعنی ادامه می دادی تا همان سپاه اندک باقی مانده هم از بین بروند و دوستان صدیق و یاران اندکی که در کنارت بودند به شهادت رسند؟ یا نه؟
🌿 و این همان خواسته ی معاویه بود که با آن، دو هدف را نشانه می رفت؛
🌿 اول این که دیگر یاری در کنارت باقی نمانده و همه از بین رفته اند و شاید شیطان او را یاری می کرد و تو را نیز به شهادت می رساند.
🌿 و این که به راحتی می توانست بگوید که او قصد صلح داشته و تو قصد جنگ، پس او حق داشته که در برابرت مقابله کند و فقط از خود دفاع کرده است.
🌿 و اگر تو نیز که فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودی، در جنگ کشته می شدی، برای او ننگی نبود. چون خود خواسته بودی که بستیزی.
🌿 و اگر صلح می کردی باید سرزنش و ملامت گروهی منافق و گروهی خوارج را به جان می خریدی.
ادامه دارد...
#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
۳.۳k
۲۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.