مات و مهبوت و سردرگمم در خلوت پر هیاهوی خودم

مات و مهبوت و سردرگمم در خلوت پر هیاهوی خودم
گاهی فقط سکوتم میتواند سرشار از فریاد هایی باشد که هیچکس آنها را نشنیده است به جز خودم...
دیدگاه ها (۱)

"اینجا تمام حنجره ها لاف می زنند"هرگز !کسی هر آنچهکهمی گفت؛آ...

-گفته بودم فراموش کردن تو، زمان می‌خواهد اما اشتباه بود،فرام...

تنهایی تا وقتی آسونهکه به کسی فکر نکنیکه یکی بی هوا از آسمون...

▒مـــن حـــالم خـــوب نیسـت ⇝▒ڪاش یـــڪی▁▒دستانــم را میگــر...

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

نمی‌دونم از کجا شروع شد...شاید از همان روزهایی که حرف‌ها کمت...

شروع داستان فصل اول *تنهایی* تو دنیایی که زندگی میکردم کسی ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط